کد مطلب:90364 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:130

آزمندی ابن عباس در فراگیری علم











عبدالله فرزند عباس بن عبدالمطلب، پسر عموی رسول خدا و مولا امیرالمومنین علیهماالسلام است. وی دارای فضائل بی شمار و به ویژه در علم (یاد گرفتن و یاد دادن)، «آموزش و آموختن» و در بین صحابه بی نظیر بوده است. وی سه سال پیش از هجرت، زمانی كه پیامبر و بنی هاشم در شعب ابی طالب محصور بودند، در آنجا دیده به جهان گشود و او را نزد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آوردند. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم با آب دهان مبارك كام او را برداشت و در حق وی دعا كرد. عبدالله در چند نوبت به هنگام نزول وحی، جبرئیل را در محضر رسول خدا دیده است و در دو نوبت، پیامبر برای افزایش علم او دعا كرد. وی در جنگ جمل و صفین، حضور داشت و در ركاب مولا امیرالمومنین علیه السلام می جنگید، در جنگ صفین، یكی از سران سپاه بود و در نهروان مولا به او دستور داد، تا نخست نهروانیان را موعظه كند و حجت را بر آنها تمام نماید.

وی در وقت مرگ گفت: «اللهم احینی علی ما حیی علی بن ابیطالب و اموت علی ما مات علیه علی بن ابیطالب.»: بار الها، در راه و عقیده ی علی علیه السلام زنده ام نگاه دار، تا بر آنچه علی بر آن است به هنگام مرگ بمیرم. این دعا از عمق ولایت ابن عباس پرده برداشته و از حقیقت اسلام وی كه تشیع و ولایت علی علیه السلام متبلور است بازگو می كند.

محمد بن حنفیه در مرگ ابن عباس گفت: «الیوم مات ربانی هذا الامه»: امروز بزرگ مرد الهی این امت، از جهان رخت بربست. وی پس از وفات عبدالله، بر قبر او خیمه

[صفحه 310]

زد و تا مدتی در كنار قبر او معتكف بود. عبدالله در سال 61 یا 67 قمری در طائف بدرود حیات گفت و محمد بن حنفیه، بر جنازه ی او نماز خواند. وی به جهت علم فراوانی كه داشت به «حبرالامه» ملقب گردید.

عبدالله، پیامبر را در سنین كودكی، درك نموده و در وقت رحلت آنجناب، سیزده سال از بهار عمر را پشت سر گذارده بود. او در طلب علم بسیار جدی بود. در همین مدت كوتاه، از محضر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم روایات زیادی نقل نموده است. یكی از صحابه گوید: پیش از وفات پیامبر، وی به من گفت: بیا نزد یاران پیامبر رفته، از اندوخته های علمی آنها بهره مند شویم، گفتم: شگفتا؟! با وجود این همه رجال و شخصیتهای علمی در بین مسلمانان، مردم به من و شما محتاج می شوند كه از ما استفاده نمایند؟

عبدالله از سخن من دل سرد نشد و از صحنه ی دانش پژوهی بیرون نرفت و همچنان با آزمندی خاص، به كسب دانش پرداخت.

چنانكه گوید: اگر می فهمیدم، یكی از صحابه، حدیثی به یاد دارد كه از آن بی خبرم، در خانه اش به نزد او می رفتم و مدتها در انتظار او عبایم را پهن نموده و بر آن می نشستم، در حالی كه گرد و غبار و معبر، بر سر و صورتم فرومی ریخت، اما در انتظار خروج صاحب منزل، دقیقه شماری می كردم و همین كه صاحب خانه، بیرون می آمد و مرا به آن حال می دید زبان به عذرخواهی می گشود و می گفت: پسر عموی رسول خدا، چرا خود را به زحمت انداخته اید، دستور می دادید به حضور شما مشرف شوم ولی من می گفتم برای كسب علم نزد شما آمدن ضروری است و به پاس احترام علم، خدمت شما آمدن سزاوار است.

مدتی نه چندان طولانی گذشت و آن مرد صحابی متوجه شد كه به خطا رفته است، زیرا می دید مردم دور من جمع شده اند و به كسب علم می پردازند، وی پس از دیدن این منظره گفت: این جوان از من عاقل تر بود كه عمر خود را در خدمت علم سپری نمود.

بدیهی است كه مراد از «علم» در سخن مولا و «حرصا فی علم»، علم نافع است كه در

[صفحه 311]

جهت سعادت به كار گرفته می شود و رشد، آگهی و روشن بینی در پی دارد چنانكه در این آیه ی مباركه ی آمده است «قال له موسی هل اتبعك علی ان تعلمن مما علمت رشدا.»: موسی به آن شخص دانا گفت: آیا من از شما پیروی كنم، تا از بینشی كه آموخته شده ای، بهره ام دهی؟


صفحه 310، 311.